سلام
یه جایی یه شعر از شاملو خوندم و بی اختیار شروع کردم به جواب دادن به این شعر البته میدونم که اینایی که گفتم همش از اثرات اتفاق تلخیه که برام افتاده ولی خوب به هر حال این اتفاق یه واقعیت ثبت شده تو زندگی منه و فراموش شدنی هم نیست ! یه قسمت از شعر شاملو این بود :
چشمهساری در دل و
آبشاری در کف،
آفتابی در نگاه و
فرشتهیی در پیراهن،
از انسانی که تویی
قصهها میتوانم کرد
غمِ نان اگر بگذارد
و جواب من هم به این شعر اینه :
گندابهایی در دل و
برق کین در دیدگان
خنده ی تلخ تنفر بر لبان
آرزوهای دروغین در دلان
طعنه های زهرآلوده جاری بر زبان
کرده پنهان زیر پیراهن روح خبث آلود شیطان
روزگاری غم فقط نان بود اما
دیگر انسان این زمان تسخیر خودخواهی و خودبینی شده
روح انسانهای دیگر را دو دو تا چارتا می کنند
پیش خود این را به عقل و منطقش تعبیرها می کنند
دوستی ها دیگر اکنون بر اساس سود و بهره پیش بینی می شوند
حرمت مادر ، پدر ، خواهر ، برادر بر اساس منفعت اندازه گیری میشود
آری آری قصه باید گفت اما قصه هایی دردناک از مرگ انسان
دیگر اکنون نام انسان هم به سختی بر زبانها می شود جاری
دیگر از انسان نمانده هیچ باقی جان من
شاید اکنون وقت آن باشد که عالم را و انسان را بنا سازد دوباره
( آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی )
سلام.
چه خوب شد برگشتید. فکر کردم دیگه رفتید.
من این بیت رو دوست دارم. فکر کنم به درد هم من، هم شما بخوره:
*دل اگر دیوانه شد، دارالشفای صبر هست...
میکنم یک هفتهاش زنجیر و عاقل میشود...*
خدمت میرسم انشاالله.
شاد و سلامت و پر از آرامش باشید! در پناه خدا...
سلام استاد عزیز . خوب هستید ؟
یه چند روزی ننوشتم ولی دلم نیومد حالا که به هر دلیلی شروع کردم به نوشتن ادامه ندم . به خاطر همین این وبلاگو ساختم تا با خیال راحت بتونم حرفای دلمو بنویسم
ممنون از راهنماییات و ممنون که خیلی زود سر زدی به اینجا و باعث دلگرمیم شدی
یه خواهش هم دارم اگه امکان داره وبلاگ منو هم لینک کنید البته اگه قابل هست
وای ممنونم که سر زدید ....خوشحالم که هنوز می نویسین:)
چقد عاشق این بیتم اکثرا برام میاد:
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
زیبایی عمیقی داره روش خیلی فکر کنید...
موفق باشید در قالب یک انسان نو در عالم نویی که خود خواهید ساخت با افکار و قلبی نو....و آنگاه تولدتان پیشاپیش مبارک:)
سلام بر دوست خوبم
چقدر احساس خوبی بهم دست داد وقتی که ابراز خوشحالی کردید به خاطر دوباره نوشتنم
حق با شماست این شعر به اندازه تمام دنیا معنا توش نهفتست ایکاش بتونم یه ذره از اونو درک کنم
امیدوارم بتونم یه ذره آدم باشم و افکار و قلبم درگیر این دنیا نشه
ممنون به خاطر تبریک گفتنتون و ممنون که دوباره سر زدید
یه خواهش هم دارم اگه امکان داره وبلاگ منو هم لینک کنید البته اگه قابل هست