سلام
خدایا سلام
خدایا با اینکه باهات قهرم و ازت دلخورم ولی سلام
خدایا با اینکه قلبمو مثل یه تیکه کاغذ چرکنویس مچاله کردی از بس بهش فشار آوردی ، ولی بازم سلام
خدایا با اینکه هر لحظه که میگذره بیشتر غریبه میشی برام ، ولی بازم سلام
خدایا با اینکه این دل من دیگه اون دل قدیمی و بی کینه نیست ، ولی بازم سلام
خدایا با اینکه دیگه نمیتونم لیوان شربت کثیف و چرک یه پیرزن غریبه رو با همه وسواسی که تو این چیزا دارم سر بکشم مبادا که ناراحت بشه ، ولی بازم سلام
خدایا با اینکه دیگه اگه نمازم رو هم نخونده باشم چیزی رو دلم سنگینی نمیکنه ولی بازم سلام
خدایا سلامت میکنم و خودتم میدونی که این سلامم بی طمع نیست !
خدایا ازت میخوام کمکم کنی مثل قبل بتونم به همه عشق و محبت و احترام داشته باشم
خدایا ازت میخوام کمکم کنی بی حساب و کتاب به همه عشق بورزم و مثل گذشته از خودم بگذرم به خاطر دیگران ( میدونی که چقدر با انجام این کار خوشحال میشم )
خدایا ازت محبت هیچ کسیو نمیخوام جز خودت ! خدایا میخوام همه برام یکسان باشن نمیخوام هیچ کسی تو دلم خاص بشه که بهش وابسته بشم هیچ کسی ! تا وقتی زنده ام
خدایا من این همه سال نذاشتم کسی با محبتش دلمو تسخیر کنه ولی نمیدونم چرا غفلت کردم و یکی اومد از سد محکم دلم گذشت ! و آخرشم که خودت دیدی چی شد !
دیدی دلم چه بازی بدی خورد ! دیدی دلم چه شکست سنگینی خورد !
نتیجشم که داری میبینی ! چقدر با خودت بد حرف زدم بعد از اون ماجرا !!!
چقدر به این و اون و مهمتر از همه مادرم بی احترامی کردم و هنوزم ادامه داره !!!
چقدر حالتا و احساسات بد تو دلم پیدا شده تو دل منی که هیچوقت این حالتا رو نداشتم !
خدایا خودت میدونی که چقدر این روزا حال خرابی دارم و چشمام همیشه نمناکه پس یه کاریش بکن من که ازت چیز زیادی نخواستم و نمیخوام ...